دیکشنری
داستان آبیدیک
player of the game
فارسی
1
عمومی
::
بهترین بازیکن میدان
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PLAY UP
PLAY UP TO
PLAY UPON
PLAY WITH
PLAY WITH A FULL DECK
PLAY WITH FIRE
PLAY, ENQUIRY AND REPLAY
PLAYACT
PLAYBACK
PLAYBILL
PLAYBOOK
PLAYBOY
PLAYDOWN
PLAYED OUT
PLAYER
PLAYER OF THE GAME
PLAYER OF THE MATCH
PLAYER PIANO
PLAYFELLOW
PLAYFUL
PLAYFULLY
PLAYGAME
PLAYGOER
PLAYGROUND
PLAYGROUP
PLAYHOUSE
PLAYING CARD
PLAYING FIELD
PLAYING HOST
PLAYLET
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید